اون کِــــــــــه مـــــــيـــــــگُـــــــفـــــــــت تا تَـــــــهِـــــــــــش هَـــــــــــســـــــــــــتَـــــــم
تـــــــا ديــــــــــــــد کِـــــــــــه مَـــــــــــــــــــــــن دِل بَـــــــــســـــــــــتَــــــــــــــم
گُــــــــــــــــــفـــــــت شَـــــــــــــرمَــــــــــــنــــــــده خــــالـــــــي بَـــــــــــــســـــتَـــــــم



فکر نکن باهات ميحرفـــــــــــم خبريه !
نه عزيزم ما خرسواري تفريحمونه
هـــــــــــــــــه افتاد ياواست بندازمش



بين باتوام بچه خوشـــــگل
غرورمو ازسرراه نچيدم که هروقت خواستي خردش کني
غرور من اگه بشکنه باتيکه هاش شاهرگ زندگيتو ميزنم



براي يه دختر
بعضي وقتا
تَه اُتُوبوس
اون صَندَلي آخَر
کِنارِ شيشه
بِهتَرين جاي دُنياست
بَراي آنکه مُچاله شَوي دَر خُودَت
سَرَت را بِچَسباني به شيشه و
زُل بِزَني به يک جاي دور
و فِکر کُني به چيزهايي که دوست داري



تــکـلــــــــيــفــم بــا
خـودمــم
مـــــــــــعـلــوم نــيــســت
تــو دلـم دَردِه
رو لــبــام خـنــده



مي خـــــواهمت لعنتـــــي !
امـــــــا
گفته بـــــودم:
تنــــت کــه بـــوي ديگــــري بگيـــــرد
تـــــا آخــــــر عمـــــر بـــــر مـــن
حرامـــــي



گـــذشـت کــردن مــن دو حـالــت داره:
يــــا اونــقــدر دوســتـش دارمــــ کـــه از اشـتبــاهــش مـيــگذرم
يــا اونــقــدر از چــشمــم مـيـوفتـــه کـــه از خــــودش و اشـتبــاهــش بــا هــم ميــگــذرم



مغــــرور وخـــودشيفتهـ نيســـــــــــتيم ولي
يــآدگرفتيم تو زندگـــيمون منــــت اَحـــدي رو نکشيمـ
خــــــــــداحافظـ ـــ تو فرهنگــ لغـــ ــت ما جــوابــش فقطــ يکـــ کـــلمـــســ ــ ـت
بســــ ــــــــلآمــ ـــــ ـــتـــــ هميــــــــن



غـــصــه نخــــــــور درســـت مــيشـــه
درســــت نـــشـــد
تـمـــــوم کــه مــيشـــــــه



آدمــــي کــه مــيخــواد بــره , مـــيره!
ديـگــه داد نــمــيزنــه کــه : دارمــــ مـــيـرمــ
اونـــي کــه رفـــتنشـــو داد مـيـزنـــه ؛
نـــميــخواد بــره !!!
داد مـــيزنـــه کــه يــکـــي مـــانع رفــتنـش بــشه !!!



به بعضيا بايد گفت:حسابي منو دور بزن!!!!
خوب که سرت گيج رفت !
دوباره ميفتي جلو پا خودم



و اِمروز رسيدم
به جمله مَعروف کتاب سَمفوني مُردگان :
تَنهايي را فَقط در شلوغي
مي توان حِس کَرد .!



چه قدر دردناک است
اين مشکل که هميشه براي فرار از دست يک آدم
به آدم ديگري پناه برده ايم
اعتياد به آدم ها بدترين نوع اعتياد است



معني بخشيدن يک دل به يک لبخند چيست ؟
من پشيمانم بگو تاوان آن سوگند چيست ؟
از تو هم دل کندم و هرگز نپرسيدم ز خويش
چاره ي معشوق اگر عاشق از او دل کند چيست ؟



از روے کينــه نيــسـت اگــر خـَنجــر بــه سـينــه ات مــے زننــد
ايـن مردمــــان تنـــها بــه شــرط چاقـــو
دل مــــے برنـد!



به لبخندي مرا از غم رها کن
مرا از بي کسي هايم جدا کن
اگر مردن سزاي عاشقان است
براي مردنم هر شب دعا کن
هستــــي



به بعضيام باس گفت:
واسه کسي کلاس بزار که هم کلاسيت باشه
نه واسه ما که تو کلاسمون رات نميديم



آهـــا?!
وقت? با مــن دعـــوات م?شـه
انتـظار نداشـته باش
?مــن ب?ام مـــنت کشـ? مــن برا? بستــن بند کفشــامم
پاهامُ م?ــارم با?
ه?چوقت خَــم نم?شــم
گفتــم در جر?ــان باشــ?



دير آمدي
کمي تغيير کرده ام
براي شناختنم عکسم را مچاله کن!!!



ضرب المثل قديمــي هــم ميگه
دو بـار بـگـي چـَـــشم ، دفعـه ســـوم ميشــــي پــــَـ ش م



به بعضيام بايد بگي:
اين مشکل تو ني که نميفهمي
مشکل از منه
که توقع دارم بفهمي



اگـــــــہ ميخـــــــــواے برنــــــــــده باشــــــے
ياد بگيـــــــــرکـــــہ درنـــــــــده باشـــــــے



هيـــچوَقــت
رِفيـقــاتـو بـا هَــم آشـنــا نَـکُــن
تـيـــم ميـشَــن زَميـنِـــت ميـزَنَـن



سَــــــرَم داد نزن?ـــــــد !
تو مغـــــــزم ?ه سِر? چ?ـــــــــزارو
به زور خوابــــــــوندمَ
اگر ب?ـــــدار شَـــــن باز درد دارن



بہت گفتـــــن مــَــــــــرد؟ هـــــہ
بيخيـــــال حاجـــــے
تـــــعارفــــــــــ داشتن باهـــــات
حـــــس ميکنـــــے مـَــــرد شدي ؟
مَــــــــــرد بودن کہ به گـــــ‍ريه نکردن نـــــيس حاجے !
به گريه ننـــــداختـــنہ



ا?ــــن روزا جُـــــــــز رَف?قــــام
کَســـے پُشتــِـــ دُشمَنــام ن?ـــس



آ??نـــــــــه ها لطفــــــ دارن ،
و گـــــــــــــــرنه
مـــــــا داغــــــــــــــــــون تر
از ا?ــن حرفــــــــــا??ـــــم !



نـگــــران مَـن نَـبـاش
چِـشـمـان وَحـشـي مَــــرا هـيـچ نـگـاه هـرزه اي
رامـــــ نـخـــواهــد ?رد
نـگـرا? خـودت بـاش ?ہ بـا هـــر لـبـخـنـــدي
رامـــــ مـيـشـــوي



شجاع باش
حتي اگر نيستي وانمود کن که هستي
هيچکس نمي تواند تفاوت بين اين دو را تشخيص دهد



گاهي لازم است بي رحم بود .
نه با دوست نه بادشمن بلکه با خودت
وچه بزرگت ميکند ان سيلي که خودت ميخواباني بر صورتت


سرت گرم است مزاحمت نميشوم
اما بدان حرارت سرگرميهايت مرا ميسوزاند

هرگز کسي که استعداد خوبي در تايپ کردن دارد
پروفسور نخواهد شد!
لوسي اسميت


مرور زمان به خودي خود بسياري از نگراني ها را ازبين مي برد.
ديل کارنگي


اميد دارويي است که شفا نمي دهد
اما درد را قابل تحمل مي کند .
مارسل آشار


مال ، زنبوري است که اگر از نگه داري آن آگاه باشيد عسل مي دهد
وگرنه نيش مي زند و پرواز مي کند .
مارون


امکانپذير است که يک ميليون حقيقت را در مغز انباشت
ولي هنوز بيسواد بود.
آلک بورن


عصاره همه مهرباني ها را گرفتند و از آن مادر را ساختند.
کريستوفر مارلو


مردي که لبخند به صورت ندارد نبايد دکان باز کند.
ضرب المثل چيني


وظيفه چيزي است که از ديگران انتظار انجامش را داريم.
اسکاروايلد


با تقوي و خوبي مي توان سعادت آفريد.
زنون


با دلسوزي و احترام بيشتري نسبت به ديگران رفتار کنيد .
آنتوني رابينز


هدف زندگي بايد بر اساس اين باشد
که در پيري با سلامت از دنيا بروي
اما يک عمر قلبي جوان داشته باشي!
اوسه ريتر اويدسن


يگانه راه براي افزودن خوشبختي بر روي زمين
آن است که تقسيمش کنيم .
پول شرر


اگر به قلبت گوش کني و مغزت را به کار اندازي
هيچ وقت اشتباه نمي کني.
برادلي


تختخواب خطرناکترين جاي دنياست
چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند .
مارک تواين

بعد ن?م ساعت قل?ون کش?دن دختره گفته ک? آب قل?ون تموم م?شه بر?م؟
ميگن : قليونِ اينقدر خنديده تنباکوش سوخته
شاگرد سفره خونه هم ذغال خورده مرده





آقا ما هرجا واسه کار رفتيم يه نگا بهمون انداختن گفتن تست اعتيادم داري؟
حالا واسه معافيت سربازي که رفتيم دکتره گفت
جوون به اين پهلووني حيف نيست نره سربازي





رفتم شلوار جين بخرم، اولي رو پرو کردم يه کم تنگ بود.
فروشنده گفت: يه دوبار بپوشي جا باز ميکنه!
دومي رو پوشيدم يه کم گشاد بود. فروشنده گفت:
چيزي نيست يه دو بار آب بخوره تنگ ميشه
لامصبا شلوارم هوشمند کردن!





مورد داشتيم دختره رفته پمپ بنزين يارو بهش گفته آزاد يا دولتي!؟
دختره گفته پيام نور!
دو نفر سکته کردن ، يک نفر غش کرد ه، دولتم سهميه بنزين جايگاهو قطع کرد





تورو خدا اينقــدر عکس پروفايل هاتونو عـوض نکنيـن
.
.
.
عاشــق يکي شـده بـودم گمـش کـردم





ديروزکليدمو تو ساختمون گم کردم
امروز رفتم از سرايدارمون ميپرسم
که کليد پيدا نکرده کسي براتون بياره؟
گفت مشخصات بده
گفتم چند تا کليده وصله به يه حلقه
گفت : عه خودشه بيا بگير





امروز صبح دختر عزيزي زنگ زده براي خريد بليط کنسرت
گفت: چنده؟ گفتيم: ?? توماني ، ?? توماني ، ?? توماني و
گفت: اينا چه فرقي ميکنن؟
گفتيم: بستگي داره که شما کجا بشينين!
گفت: ما ستارخان ميشينيم





چيزمو ول کن
خودت چيزمو ول کن
چيز خودمه
نخير چيز منه
کشمکش دو موش سر چيز (Cheese = پنير)
افکار خاک برسريتو ببر جاي ديگه اينجا زن و بچه زندگي مي کنه





?ه روز حوصلم سر رفته بود به ?ه شماره ناشناس اس دادم گفتم:
من جسد رو م?ارم همونجا پولو م?گ?رم!
ه?چ? طرف جواب داد قرارمون عوض شد!
دفنش کن فقط دستشو قطع کن ب?ار برام تا مطمئنن شم کشت?ش
کرک و پرم ريخت گوش?م رو خاموش کردم!





اين که ميگن آدم تو محدوديت ها پيشرفت ميکنه واقعا راست ميگن
مثلا خود من ?? دقيقه نتم قطع شد
تو همين محدوديت تونستم نت همسايه رو هک کنم





پاسخ منطقي اکثر پدرهاي ايراني در مقابل
اجازه گرفتن فرزندانشان براي انجام کاري:
?) اگر قبلا کسي آن کار را انجام نداده باشد:
آخه کي تاحالا همچين غلطي کرده که تو ميخواي بکني؟
?) اگر قبلا کسي آن کار را انجام داده باشد:
حالا هر کي هر غلطي کرد تو هم بايد بکني؟





مردي به سبيل و ته ريش نيست
مرد کسيه که بتونه با شلوار کُردي خلاف جهت باد بدوئه





زندگيم خوب بود . . .
درسم خوب بود . . .
کارم رو برنامه بود . . .
تو مهموني ها تو جمع بودم . . .
خوابم به موقع بود . . .
تا اينکه يه از خدا بي خبري اومد گفت:
واقعا گوشيت اينترنت نداره!؟





دختره اومد تو کوچه هندونه به شرط چاقو بخره از وانت?
?ارو چاقو زده به هندونه م?گه خوبه؟
دختره گفته خوبه، از هم?ن ?ه دونه سالمشو بد?ن
? تا خونواده از محل اثاث کش? کردن
جسد وانت?ه هنوز پ?دا نشده
شاگردشم رفته رو درخت نم?اد پا??ن
تا ميگي هندونه جيغ ميکشه





در آسانسور باز کردم ديدم يه دختره وايساده، گفتم خرابه؟
گفت: نه گفتم پس چرا وايسادي؟
گفت: رو در نوشته ظرفيت ? نفر، وايسادم پر شه ديگههههه
منو بيخيال عادت دارم
ولي آسانسوره بيچاره رفته سر خيابون مسافر بزنه

مهناز افشار هنرمند سینمای کشورمان به پیشواز روز پدر رفته و نوشته کوتاهی با یادی از پدرش پندی به نقل از وی نوشته که خواندنی است.
مهناز افشار به مناسبت نزدیکی روز پدر متنی جالب از خاطرات خود منتشر کرد.
لبخند من و دیگرانی که لبخند میزنند با هیچ تلخی از رفتار إنسانها از بین نمیرود مگر تلخی و حکمت تلخ روزگار که آن هم چاره نیست و دنیا به کسانی خنده هدیه میدهد که در جستجوی آن هستند نه منکر آن ; عزیزانی که دربد اخلاقی و عصبانیت گرفتار شدند نه از بد روزگار است و نه از بدی دیگران ، از بد کردن خودشان به خود است ..که درمان آن هم صلح و آشتی با جهان و خود است البته منظور خصوصیات اخلاقی این افراد است ;. چون روزگار تلخی سرنوشت و اتفاقات ناگوار را میدهد استثنا هم نداره . ( از لحظات تنهایی های من و پدرم و حرفهای ارزشمند او برای من بود که با شما قسمت کردم ، هر روز روز پدر است و روز حمایت آنها )

زيباترين گل ها را براي زيبايي زندگيت
و کوتاهي عمرشان را براي غم هايت آرزو مندم . . .
تولدت مبارک




سبز ترين خاطرات از آن کسانيست که
در ذهنمان عاشقانه دوستشان داريم
تولدت مبارک




عزيزم ، زيباترين لحظه زندگيم را صرف با تو بودن ميکنم
و شکفتن زيبايت را تبريک ميگويم




تارهاي گيتارم را به لرزش در مي آورم
تا بارها و بارها به تو بگويم دوستت دارم
بارها اين تارها به صدا درمي آيند و مي گويم :
تولدت مبارک بهترينم




حقارت واژه ها را وقتي ديدم که نتونستن مهربونيت رو توصيف کنند
به اندازه تمام خوبي هاي دنيا دوستت دارم .
تولدت مبارک عزيزم . . .




امروز برايت زيبا ترين گل هاي دنيا را خواهم آورد
هرچند تو مهربان تر از همه آن هايي
امروز تولد تو تولد همه خوبي هاست




عاشقانه در انتظار تو هستيم
کم طاقت ديدار تو هستيم
با آمدنت جمال ما روشن شد
حالا که آمدي گرفتار تو هستيم !
تولدت مبارک عزيزم !




پرستوي خيال من ، تاريخ ميلاد تو بهاران من است
و بهترين بهانه براي بودنم
پيشاپيش جشن ميلادت مبارک




مي گويند هرکسي نيمه اي گمشده دارد
تو اما مرد من تمام گمشده ي مني
و من يک هيچ ناتمام که باتو هست مي شوم
اين هيچ ناتمام ، عاشقانه تو را دوست دارد
اي مرد دوست داشتني دنياي زنانه ام
تولدت مبارک آقايي من




تولد تو
تولد من است!
چون وقتي تو مي آيي من زندگي ميکنم
پس تولدمان مبارک !




مهربانم عمرت به شيوه ي باران پُـــر از تکرارِ طراوت باد
ميلادت مبارک




روز تولدت ماندگارترين تاريخ ميان صفحات تقويم زندگي پر هياهوي من است
که تا ابد در ذهنم درخشان ميماند